سهند اینانلو خبرنگار اقتصادی در یادداشتی اختصاصی در سایت اقتصاد آنلاین نوشته است:
یادآوری وعدههای ابراهیم رییسی در طول دوران رقابتهای انتخاباتی، نه تنها برای شهروندان بلکه برای منتقدان دوآتشه دولت سیزدهم نیز تکراری و ملال آور شده است.
اما آنچه بیش از هرچیز فعالان بازار سرمایه را آزردهخاطر میکند رویهای است که رییسجمهوری پس از ورود به پاستور در پیش گرفته است.
شاید یادآوری آخرین مورد از وعدههای رییسی که بیپشتوانه بودنش تنها پس از ۱۲ ساعت روشن شد، خالی از لطف نباشد؛ سید ابراهیم رییسی در مصاحبه زنده اخیر خود که با سیمای جمهوری اسلامی ایران داشت وعده داد که وزیر اقتصاد همین فردا صبح برنامهای جدید را برای حل مشکل بورس ارائه خواهد کرد که موجبات رضایت سرمایهگذاران بورسی را فراهم خواهد کرد.
اما صبح فردا رسید و خبری از آقای وزیر نبود، تا اینکه عصر همانروز سید احسان خاندوزی مطابق رویه چند ماه اخیرش در برابر دوربینهای دولتی ایستاد و عینا همان مفاد بسته موسوم به ۱۰بندی را خواند و آنها را به عنوان راهکاری جدید که دولت به آن دست یافته معرفی کرد.
اما آنچه در طول هفته گذشته شاهدش بودیم نشان داد که برنامه دولت سیزدهم برای بورس در حقیقت بالا بردن مصنوعی و دستوری شاخص کل است! شنیدهها حاکی از برگزاری نشستهایی است که حقوقیها طبق آنچه در این جلسات گفته و شنیده شده موظف به حمایت از شاخص شدهاند.
ظاهرا آنچه تابلوهای بورس در طول هفته گذشته به سهامداران نشان دادند، بیانگر رشدی نزدیک به یکصد هزار واحدی شاخص کل بورس تهران در طول یک هفته بود که در نوع خود بسیار عجیب و در عین حال برای بسیاری از حقیقیهای خرد جذاب بود.
اما بسیاری از کارشناسان قدیمی بازار در طول هفتهای که گذشت نسبت به خطرناک بودن چنین دستکاریها و چنان حمایتی! هشدار دادند، اما کمتر کسی به آنچه متخصصان واقعی بورس به دولت گوشزد میکرد توجه کرده و نسبت به آن حساسیت نشان داد.
اما آنچه میتوان از این نوع رفتارهای دولت دریافت، بلاتکلیفی گسترده در جای جای دستگاه اجرایی کشور است که به دلیل فقدان سرمایه اجتماعی (هم در دولت و هم در مجلس) این بلاتکلیفی میتواند در آیندهای نهچندان دور منجر به ناکارآمدی گسترده در حوزه اقتصاد کشور شود.
شاید عملکرد دولت در بورس آیینهای تمامنما باشد از وضعیت درونی دولت سیزدهم که تنها باعث نگرانی ناظران شده است. به نظر میرسد رویه شاخصسازی در بورس مشابه همان استراتژی “رزومهسازی” است که در ماههای اخیر از سوی وزرای اقتصادی دولت و در حوزههای مختلف مشاهده شده است.
شاید بهتر باشد ابراهیم رییسی پیش از آنکه دولت و متعاقب آن اقتصاد وارد فازهای بحرانیتری شود دست از این رویه برداشته و فکری به حال ترکیب تیمی کند که افسار اقتصاد کشور را به آن سپرده است.
آقای رییسی تکلیف خودتان و دولت را با اقتصاد روشن کنید، این مسیر پایان خوشی برای کشور نخواهد داشت و منافع ملی را بیش از پیش در معرض خطر قرار میدهد.
حرف بورس رو نزنید که همه زندگی ما رفت