به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پژواک اقتصاد، میگویند روزی ملانصرالدین به آسیاب رفت و گندم و آرد دیگران را در کیسه خود میریخت، دستش را گرفتند و پرسیدند چرا این کار را میکنی؟ گفت امروز حالم خوش نیست! گفتند اگر حال خوشی نداری چرا گندم خودت را در کیسه دیگران نمیریزی؟ ملا گفت دیگر آن قدرها هم حالم بد نیست!
حالا حکایت مردم است و دولت؛ اوایل شهریورماه بود که مسعود پزشکیان رئیس جمهور اسلامی ایران در یکی از سخنرانیهایش گفته بود: «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم». اینجا بخوانید
دیروز شخص دوم دولت یعنی محمدرضا عارف نیز هنگام معارفه وزیر جدید نفت به این نکته اشاره کرد که «کدام عقل سلیم میتواند بپذیرد بنزین را با دلار وارد کنیم و با قیمت ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟ البته فعلاً کاری نمیخواهیم بکنیم و نگویند عارف حرفی زده و دولت دنبال آزادسازی است ولی اینها واقعیت است».
چه خوب است دولتمردان ما همه اهل منطق و عقل سلیم هستند، اما سوال اینجاست چرا این «منطق» و «عقل سلیم» یک طرفه است و فقط در مسیر گران کردن بنزین کار میکند؟ مگر میشود یک گزینه منطقی باشد ولی فقط در یک جهت؟
مثلا آیا نمیتوان همین سوال را برعکس کنیم و بپرسیم «کدام عقل سلیم میتواند بپذیرد خودروی خارجی با کیفیت و استاندارد با دلار 60 هزار تومانی یک میلیارد تومان باشد ولی مردم ایران اگر و فقط اگر بتوانند آن را بخرند، باید 3 میلیارد تومان بدهند؟»
یا مثلا سوال دیگری پرسید به این صورت که «کدام عقل سلیم میپذیرد ایرانی جماعت به ریال حقوق بگیرد و هزینههایش را به دلار بدهد؟»
حقیقت این است که دولت چهاردهم نیامده، در حال زمینهسازی برای افزایش قیمت بنزین است و این را میشود از سخنان شخص اول و دوم دولت تشخیص داد حالا فرقی هم ندارد که بعد از این زمینهسازی اضافه کنند «فعلاً کاری نمیخواهیم بکنیم».